- سخن گفتن با فرزندان بر والدین لازم است در گفت و شنود با فرزندان خود نكاتى را رعایت كنند؛ الف - ادب و مهربانى و دلسوزى در آیات مختلف قرآن، پیامبران الهى مانند: نوح، ابراهیم، یعقوب و لقمان(ع) فرزندانشان را با كلمهى «یابنّى» مورد خطاب قرار دادهاند؛14 و این كلمه، علاوه بر این كه رعایت ادب را نسبت به فرزند همراه دارد دلسوزى و شفقت را نیز مى رساند .15 ب- اندرز و نصیحت داستانهاى مختلفى را كه قرآن مجید از پیامبر الهى(ع) نقل كرده است ، بیان كنندهى این مطلب است كه بزرگواران ، فرزندانشان را با استفاده از بهترین روش ، یعنى مؤدبانه و با مهربانى و دلسوزى ، موعظه و نصیحت و پند و اندرز داده و خطرات دنیایى و آ خرتى كردار و پندار را به آنان گوشزد مىكردند : « و یاد كن هنگامى را كه لقمان به پسر خویش - در حالى كه وى را اندرز مىداد - گفت: اى فرزندم، به خدا شرك میاور كه به راستى شرك ستمى بزرگ است».16 - گفتار مسؤولان در جامعهى اسلامى انسانها داراى حقوق خاص خود مىباشند و سخن مؤمنان باید به گونهاى باشد كه حقّ انسانها را به ایشان برساند ، نه اینكه حق آنان را از بین ببرد، به خصوص افرادى كه كلام آنان زمینهى نفع و زیان را براى دیگران به بار مىآورد مانند سخن مسئولانى چون قاضى، شاهد، داور و كارشناسان، مفتیان و ... قرآن مجید به این گونه افراد دستور مىدهد عادلانه سخن بگویید : « و چون [به داورى یا شهادت] سخن گویید دادگرى كنید [و عادلانه سخن بگویید]، هر چند [درباره ]خویشاوند [شما] باشد .»17 علامه طباطبایى(ره) در اینباره مىگوید: باید مراقب گفتارهاى خود باشید، و زبان خود را از حرفهایى كه براى دیگران نفع یا ضرر دارد حفظ كنید، و عاطفهى قرابت و هر عاطفه دیگرى شما را به جانبدارى بیجا از احدى وادار نكند .18 - سخن گفتن شاگرد و استاد با یكدیگر قرآنكریم براى گفت و گوى شاگرد و استاد با یكدیگر دستورهایى مىدهد كه بیشتر در آیات 65 - 78 سورهى مباركهى كهف دو گفت و گوى حضرت موسى(ع) (به عنوان شاگرد) با حضرت خضر(ع) (به عنوان استاد) نمود پیدا كرده است. - شیوهى سخن گفتن زنان با نامحرمان خداوند متعال ، خطاب به زنان پیامبر(ص) چنین مىفرماید : « اى همسران پیامبر ، شما مانند هیچ یك از زنان [دیگر ]نیستند ، اگر تقوا پیشه كنید ، پس به ناز سخن مگویید تا آنكه در دلش بیمارى است طمع ورزد ، و گفتارى شایسته گویید .»19 فرآوری : زهرا اجلال – گروه دین واندیشه تبیان پى نوشت ها : 1- بلد ، 8 و 9 2- الرحمن ، 1 - 4 3- غرر الحكم ، ج 3، ص 261 4- همان ، ج 4، ص 60 5- همان ، ج 4، ص 547 6- همان ، ص ج 1 ، ص 134 7- همان ، ج 5 ، ص 199 8- صف ، 2 و 3 9- طه ، 44 10- بقره ، آیه 83 11- اسراء ، آیه 53 12- لقمان ، آیه 19 13- احزاب ، آیه 70 14- هود ، 42؛ صافات ، 102؛ یوسف ، آیه 5؛ لقمان، آیات 13 و 16 و 17 15- صافى ، فیض كاشانى ، ج 4 ، ص 96 ؛ المیزان ، محمدحسین طباطبایى ، ج 11 ، ص 82 16- لقمان ، 13 17- انعام ، 152 18- المیزان ، ج 7 ، ص 339 19- احزاب ، آیه 32
نظرات شما عزیزان: